ز لب های تو می نویسم و زنبورهای عسل در دفترم سرگردان می شوند
برچسب ها :
می و میخانه کجا حال نگاه تو کجا؟؟ / که ندارد بشری حالت چشمان تو را
لب به دندان گزم از حسرت یک بوسه ی گرم / چون به لبخند ببینم لب و دندان تو را
از بوسه و لبخند خوشم می آید
تصمیم گرفته ام لبت را بخورم
من بچه ام، از قند خوشم می آید
که چنان زلف تو آویخته بر دوش توام
نیستی تا که بگویم به تو ای مایه ناز
تشنه بوسه ای از آن دو لب نوش توام
ايراد ندارد ! به کسي چه! اصلا
شعر خودم است من تو را مي بوسم
بي دغدغه همچنان تو را مي بوسم
بي بوسه عزيز! در خودم ميپوسم
آنقدر به بوسه ي تو معتادم که
يک قافيه در ميان تو را مي بوسم
دل مي شود از تو قرص با يک بوسه
احوال مرا بپرس با يک بوسه
لبهاي تو نسخه ي مرا پيچيدند
صبح و شب و ظهر قرص با يک بوسه
اس ام اس پرشیا