اس ام اس پرشیا

سفرکردم ک از یادم بری دیدم نمیشه!!!!??
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فقط الکی هزینه کردم
میمون

امروز زن دوستمو دیدم ...
حال دوستمو ازش پرسیدم...

فهمیدم سه روزه با من رفته شمال!!!
بی هماهنگی کار میکنن همین میشه دیگه!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ممد هر کجایی بر نگرد!

亲爱的用户，只需5000从您的账户中扣除
被拒绝了，因为运气国家银行
你是不是错误的说法比这其他
.
.
.
.
دقیقا نفهمیدم چی شده ولی مثل اینکه بانک ملی از حساب بروسلی 5000 تومان کسر کرده اونم داره بهشون فحش میده

زن باس از خونه باباش که میاد
.
..

.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
از مچ تا کتف النگو باشه .
مرد هی بفروشه بزنه به یه زخمی :))))))

با یکی‌ چت میکنی‌
یهو میبینی‌ داره تایپ میکنه
پاک می کنی‌ که اوون تایپ کنه
اونم می‌ بینه تو تایپ میکنی‌
اونم پاک می کنه تا تو تایپ کنی
اصن تعارف تو خونمونه

تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفتم:نه دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته...اینا اشک شوقه!:)))))))

امریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه روزنامه ی اردنی خبر زده که آمریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه، اینا هم کامنتهای زیر اون تو یه سایت فارسی!
___ ما 4شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
___ من چهارشمبه چک دارم !
___ منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم . برم جنگ نَرَم جنگ...
___ پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم..
___ حالا من چی بپوشم؟!
___ ما شماره ماشین مون فرده، فك نكنم بتونیم تــو این حماسه آفرینی حضور بهم برسونیم!
___ میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا
___ سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!
___ شام هم میدن؟
___ ایول ، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم ! تازه
اگه اسیر نشم و برگردم
___ بگو سر راه نون بگیره...
___ ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ۳-۴ حمله کنن بعد از
ناهار!!!

دختره ابروهاش عین هد بنده,
بعد استاتوس گذاشته:
" غمگین ودلسردم....
خسوف تنهایی و بی وفایی بر ماه لبخندم, سایه گسترانیده...."
(جملش تو حلقـــم )
.
خو خواهر من, اون ابروهات رو مرتب کنی, خسوف هم برطرف میشه..
فروغ لبخندت هم دیده میشه...

امروز سوار تاکسی شدم ،
کنارم یکی بود که دسش مرغ و روغـن اینا بود
خلاصه بدجوری جا رو تنگ کرده بود ...
گفتم سبدِ کالاست . . .؟
گفت آره ، گفتم پس ربّش کو
گفت مگه ربم میدن !؟؟
گفتم آره بابا مگه نگرفتی؟
بدبخت پیاده شد رفت دنبال رُب ..!
.
.
.
.
.
.
خدایا منو ببخش ، منو ببخش
خودت دیدی جا خیلی کم بود :|

اعتراف میکنم تو دانشگاه رفتم سمت دانشکده کشاورزی!
دیدم پشت دانشگاه یه مزرعه کوچیکه گوجه فرنگیه...!!!
تا شروع کردم به خوردن

یه دختره داد زد:پروژه پایان ترممو نخور کصافط !!!
من :)))))))))
یارو :|||